پاینده ایران

ایران سرافراز در جهان ---- جهان به ایران سرافراز

یکشنبه، شهریور ۰۵، ۱۳۸۵

اکبر محمدي بر اثر شکنجه در گذشت


افشاي "جاعلان"

در پي افشاي "جعل حديث" انجام شده توسط مهم ترين روزنامه حامي دولت – کيهان – ديروز سايت دولتي "نوسازي" در توجيه اين رسوايي اقدام به انتشار توضيحي محيرالعقول کرد. با هم، توضيح چاپ شده در "نوسازي" و نيز حديث جعل شده در کيهان را مرور مي کنيم.

توضيح نوسازي:

"همزمان با مبارزات حزب الله لبنان و پيروزي مقاومت اسلامي؛ سيد حسن نصرالله دبير کل اين حزب در افکار عمومي جهانيان، چهره‌اي شناخته‌تر و محبوب‌تر از قبل پيدا کرد. چنانچه در مصر سيد حسن نصر الله يکي از سه شخصيت برتر و محبوب مردمي شناخته شد. اين امر باعث شد تا برخي از دشمنان تاريخي اسلام و تشيع در اقدامي مسبوق به سابقه اقدام به جعل و انتشار حديثي جعلي کنند. اين حديث در روزهاي ابتدايي درگيري نظاميان رژيم صهيونيستي و رزمندگان حزب الله مطرح شده و علاوه بر سايت‌هاي اينترنتي و ايميل هاي بي‌هدف به صورت پيام هاي کوتاه تلفن همراه نيز در سطح وسيعي پخش شد..."

جعل کيهان:

"از رسول الله (ص) است و در جلد 9 بحارالانوار صفحه 283 آمده است، «ابن عساكر» از منابع معتبر اهل سنت نيز همين حديث را به همين شكل نقل كرده است: مردي بر دروازه هاي قدس نبرد مي كند، داراي بصيرت و بينش عميق است، خدا به دست او دشمن را شكست مي دهد. او از من است و من از او هستم. نام او «نصر» است و از اين روي «نصر» ناميده مي شود كه خدا او را نصرت- پيروزي- مي دهد..."

بدين ترتيب، مطابق توضيح هواداران دولت آقاي احمدي نژاد در سايت نوسازي، مقصر جعل حديث صورت گرفته توسط کيهان، نه هواداران دولت، که "برخي از دشمنان تاريخي اسلام و تشيع" [بدون توضيح و بيشتر در مورد هويت دقيق تر اين دشمنان] بوده اند. آموزنده است که همزمان با چاپ توجيه فوق، سايت "کتاب نيوز" نيز خبري را به چاپ رسانده که روشن مي سازد حديث جعل شده، در کيهان در خبرگزاري محافظه کار "فارس" نيز منتشر شده است.

اين در حالي است که پذيرش ادعاي سايت نوسازي مبني بر اين که منبع اوليه انتشار حديث جعلي، "دشمنان" ناشناخته بوده اند، با يک ابهام جدي مواجه است: اين که چگونه مهمترين روزنامه حکومتي ايران و نيز يک خبرگزاري سراسري محافظه کار، در پي دريافت يک حديث ساختگي [حديثي که هر کس آشنايي محدودي با حديث هاي شيعه داشته باشد، در نگاه اول در درستي آن شک مي کند] آن هم از طريق "ايميل هاي بي‌هدف!" يا "پيام هاي کوتاه تلفن!" بدون هيچ تحقيقي اقدام به انتشار آن در تيراژ وسيع کرده اند؟ لازم به يادآوري است که مثلا سايت "اخبارالمقاومه الاسلاميه في اللبنان" متعلق به هواداران حزب الله لبنان – که قاعدتاً بايد بيش از ديگران از وجود چنين روايتي استقبال مي کرد – پس از دريافت پيام يکي از خوانندگان خود راجع به حديث مورد بحث پاسخي صريح داد که ترجمه فارسي آن از اين قرار است: "عذر مي خواهيم برادر گرامي، اما اين حديث در بحارالانوار موجود نيست..."

اخيراً آقاي الهام سخنگوي دولت، در نامه اي به دادستان عمومي و انقلاب تهران خواستار برخورد قوه قضاييه با رسانه هايي شده اند که عليه دولت اخبار "دروغ" منتشر مي کنند. جا دارد از آقاي الهام و دولت متبوعشان دو سوال مختصر پرسيده شود:

1- آيا ايشان پي گير اين هستند که با رسانه هاي منتشر کننده مطالب "دروغ" در مورد پيامبر اسلام هم، مانند رسانه هاي (به ادعاي ايشان) دروغ پرداز عليه آقاي احمدي نژاد "برخورد قانوني" صورت گيرد؟

2- اگر رسانه هاي منتقد، شاهکارهاي هواداران دولت آقاي احمدي نژاد در انجام اقداماتي در حد جعل حديث را مورد افشا و انتقاد قرار دهند، آيا اين افشاگري ها هم "تضعيف دولت" و مستحق برخورد قضايي محسوب خواهد شد؟












پدر اکبر محمدي : اکبر محمدي بر اثر شکنجه در گذشت

اينجانب محمد محمدي پدر زنده ياد اکبر محمدي ادعاي مسئولين قضايي و مسئولين زندان ايران مبني بر اينکه فرزندم اکبر محمدي بر اثر ايست قلبي در زندان در گذشته است را تکذيب ميکنم و آن را کذب محض و يک دروغ مي دانم اکبر من طبق استناد و شهادت هم بنديهايش در زندان درحال اعتصاب غذا همراه با شکنجه در گذشته است .اگرشما در رفتارتان صادق بوديد چرا از تحويل جنازه خودداري کرديد. چرا اجازه دفن در بهشت زهرا که خواسته پدرومادرش بودداده نشد وجنازه بدون اطلاع و اذن پدر و مادرش در امامزاده عبدا... (حومه آمل) غسل گرديده وعلي رغم وجود غسالخانه در محل دفن جنازه در جاي ديگري( امامزاده عبدا...) غسل داده شده ,فرماندار آمل با هماهنگي و همکاري مسئولين امنيتي بدون کسب هيچ اجازه ويا حتي هماهنگي کوچکي با خانواده اش در جاي دلخواهشان(زادگاهش روستاي عطايون چنگميان ) حفر قبرکرده وتنها هنگام دفن ،جنازه توسط خويشاوندانش رويت شده ، جنازه اي که ابتدا توسط پدرو مادرش ديده شده آثار کبودي زير پاها وروي دست ها نمايان بود ، پدر و مادرش پيراهن يکدست سفيدرنگي که بروي جنازه کشيده شده بود را باز کرده و شرکت کنندگان مراسم مشاهده کردند که چه به بر سر اکبر و جنازه اش آورده اند و حضار اظهار داشته اند که اگر سازمانهاي مدافع حقوق بشر يا کليه ارگانهاي آزاديخواه قصد تحقيق ياکسب اطلاع داشته باشند حاضرند شهادت دهند که بدن اکبر را چگونه مضروب و کبودي ديده اند وآثار ضرب وشتم برروي بدن اکبر مشاهده کرده اند . جنازه چنان تغيير کرده بود که مادرش با ديدن آن باورش نمي شد که جنازه اکبرش باشد واو تنها شباهتي به اکبر داشت اين مشاهدات حکايت از شکنجه وضرب ديدگي و بستن دست و پا با زنجير به تخت ميکندو هرگز اعلام فوت با ايست قلبي را تاييد نمي کند. کسي که 95کيلو وزن داشته چه شده که در مدت 8 روز،وزنش به 35کيلو تقليل پيدا کرده است. اکبر، آزاديخواهي که جرمش ابراز عقيده بوده آيا سزاوار است اوآنگونه تحت فشار قرار گيرد که مجبور به اعتصاب غذا شود ووحشيانه ضرب و شتم شده و دکترش بجاي دارو با نواختن سيلي به گوشش از او پذيرايي کند و سربازان نگهبان بهداري زندان به وي حمل ورشوند وي را زير کتک بگيرند
اينجانب پدر اکبر محمدي به همراه مادرش تقاضاي کالبد شکافي فرزندم را براي تعيين علت مرگ فرزندم از نهادهاي حقوق بشري و جهاني دارم و تقاضاي عاجزانه دارم که براي کشف حقيقت و روشن شدن واقعه اين قتل عمد دست به کار شوند ونگذارند خون اکبر پايمال شده و حق و حقوقش تضييع شود.
محمد محمدي پدر زنده ياد اکبر محمدي
دوم شهريور يکهزارو سيصدوهشتاد و پنج

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی